کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاثر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تأثر
فرهنگ فارسی معین
(تَ أَ ثُّ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - اندوهگین شدن . 2 - اثر پذیرفتن .
-
واژههای همآوا
-
تأثر
فرهنگ فارسی معین
(تَ أَ ثُّ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - اندوهگین شدن . 2 - اثر پذیرفتن .
-
تعسر
فرهنگ فارسی معین
(تَ عَ سُّ) [ ع . ] (مص ل .) دشوار شدن ، سخت شدن .
-
جستوجو در متن
-
پرتو
فرهنگ فارسی معین
(پَ) (اِمر.) 1 - فروغ و روشنایی . 2 - بازتاب نور. 3 - اثر، تأثر.
-
حساسیت
فرهنگ فارسی معین
(حَ سّ یَّ) [ ع . حساسیة ] (مص جع .) 1 - حساس بودن . 2 - تأثر شدید در مقابل یک عامل خارجی ؛ آلرژی .
-
امپرسیونیسم
فرهنگ فارسی معین
( ~. ) [ فر. ] ( اِ.) برگرفته از واژة فرانسوی امپرسیون به معنای احساس و تأثر. نام مکتبی ادبی و هنری در قرن 19 که هدف پیروانش رهایی از قواعد دست و پاگیر کلاسیسم و بیان تأثیر کلی و گذرای یک صحنه یا موضوع بوده است بدون پرداختن به جزییات .