کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تابش الکترومغناطیسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
فوتون
فرهنگ فارسی معین
(فُ تُ) [ انگ . ] (اِ.) کوانتوم انرژی تابش الکترومغناطیسی که ذره ای بدون جرم و سکون بار الکتریکی است . (فره ).
-
لیزر
فرهنگ فارسی معین
(لِ زِ) [ انگ . ] (اِ.) اسبابی که نوسان طبیعی اتم ها یا مولکول ها را در سطح های انرژی برای تولید تابش الکترومغناطیسی در ناحیه های نورمریی ، فرابنفش یا فرا قرمز طیف مورد بهره برداری قرار می دهد.