کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تابستانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
خان غرد
فرهنگ فارسی معین
(غَ) (اِمر.) خانة تابستانی .
-
گداره
فرهنگ فارسی معین
(گُ رِ) (اِ.) بالاخانة تابستانی .
-
پربار
فرهنگ فارسی معین
(پَ) (اِ.) 1 - خانة تابستانی . 2 - بالاخانه .
-
ورواره
فرهنگ فارسی معین
(وَ رِ) (اِ.) فرواره ؛ بالاخانه ، خانة تابستانی .
-
فروار
فرهنگ فارسی معین
(فَ) (اِ.) = پروار. فروال : بالاخانه ، خانة تابستانی .
-
بادغر
فرهنگ فارسی معین
(غَ) (اِمر.) 1 - رهگذر باد، بادخن . 2 - خانه تابستانی .
-
صفه
فرهنگ فارسی معین
(صُ فَّ) [ ع . صفة ] (اِ.) خانه تابستانی سقف دار.
-
نازک دوزی
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (حامص .) دوختن لباس - های تابستانی و نازک . مق ضخیم دوزی .
-
غرد
فرهنگ فارسی معین
(غَ) [ ع . ] (اِ.) خانة نیین ، خانة مسقف به چوب ، خانة تابستانی .
-
غرر
فرهنگ فارسی معین
(غَ) [ ع . ] (اِ.) خانة نیین و خانة مسقف به چوب ، خانه تابستانی .
-
کوشک
فرهنگ فارسی معین
(شْ) (اِ.) خانة بزرگی در میان یک باغ ، کاخ تابستانی .
-
بجکم
فرهنگ فارسی معین
(بَ کِ) ( اِ.) 1 - ایوان ، بارگاه . 2 - خانه تابستانی که از همه طرف در و پنجره داشته باشد. بچکم ، پچکم ، بشکم و بیکم نیز گویند.
-
بشکم
فرهنگ فارسی معین
(بَ یا بِ کَ) ( اِ.) = پشکم . پچکم : 1 - ایوان ، صفه . 2 - خانه تابستانی که اطراف آن پنجره و بادگیر داشته باشد.
-
توزی
فرهنگ فارسی معین
(ص نسب .) 1 - پارچة کتانی که در شهر توز (از شهرهای قدیم فارس ) می بافتند. 2 - جامة تابستانی .
-
تی شرت
فرهنگ فارسی معین
(ش ِ) [ انگ . ] (اِ.) نوعی پیراهن جلو بسته و معمولاً آستین کوتاه و گشاد تابستانی .