کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تأدیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تأدیه
فرهنگ فارسی معین
(تَ یِ) [ ع . تأدیة ] 1 - (مص م .) گزاردن ، پرداختن . 2 - (اِمص .) پرداخت .
-
واژههای همآوا
-
تعدیه
فرهنگ فارسی معین
(تَ یِ) [ ع . تعدیة ] (مص م .) 1 - کسی را از کاری منصرف کردن . 2 - فعل لازم را متعدی کردن . 3 - گذرانیدن .
-
جستوجو در متن
-
واسپردن
فرهنگ فارسی معین
(س پُ دَُ) (مص م .) رد کردن ، تأدیه کردن .
-
مؤدی
فرهنگ فارسی معین
(مُ ءَ د دا) [ ع . ] (اِمف .) تأدیه شده ، پرداخت شده .