کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیست یک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بیست و چهارساعته
فرهنگ فارسی معین
(تُ چِ عَ تِ) [ فا - ع . ] 1 - در تمام مدت شبانه روز. 2 - مجازاً: همیشه ، دائم .
-
جستوجو در متن
-
یک نواخت
فرهنگ فارسی معین
( ~. نَ) (ق مر.) 1 - یک سان . 2 - یک آوا.
-
یک نورد
فرهنگ فارسی معین
( ~. نَ وَ) (ص مر.) به یک طریق ، بر یک منوال .
-
یک وری
فرهنگ فارسی معین
( ~. وَ) (ص نسب .) یک طرفی ، متمایل به یک جهت .
-
یکدست
فرهنگ فارسی معین
( ~. دَ) (ص .) 1 - کسی که یک دست داشته باشد. 2 - یک شکل ، یک جور، یک نواخت .
-
واژگان
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) فهرستی از مجموعة واژه های یک کتاب ، یک موضوع یا یک زبان .
-
یک پهلو
فرهنگ فارسی معین
( ~. پَ) 1 - (ص .) (عا.) لجوج ، یک دنده . 2 - (اِ.) به یک طرف دراز کشیدن .
-
یک کلمه
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ لِ مِ) [ فا - ع . ] (ق مر.) متحد، یک سخن ، یک زبان ، متحدالقول .
-
یک هزارم
فرهنگ فارسی معین
(یِ یا یَ. هِ رُ) (عد. کسری ) یک قسمت از هزار قسمت ، هزار یک .
-
یک هفتادم
فرهنگ فارسی معین
(یِ یا یَ. هَ دُ) (عد. کسری ) یک جز از هفتاد جز، هفتاد یک .
-
یک ور
فرهنگ فارسی معین
( ~. وَ) (ق مر.) (عا.) 1 - یک سو، یک طرف . 2 - کج ، متمایل .
-
یک طرفه
فرهنگ فارسی معین
( ~. طَ رَ ف ) [ فا - ع . ] (ص مر.) 1 - از یک جهت ، که فقط رعایت یک طرف شده باشد بدون رعایت طرف دیگر. 2 - خیابانی که فقط از یک سوی آن می توان رفت .
-
آن
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] ( اِ.) وقت ، هنگام ، زمان اندک . ج . آنات . ؛ در یک ~ در یک لحظه ، در یک دم .
-
حبه
فرهنگ فارسی معین
(حَ بِّ) [ ع . حبة ] (اِ.) 1 - یک دانه ، یک حب . ج . حبات . 2 - مقدار کم ، اندکی . 3 - یک ششمِ دانگ .