کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیست و سه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سه ایوان دماغ
فرهنگ فارسی معین
(س . اِ نِ دِ) (اِمر.) محل فکر، محل خیال و محل حفظ ؛ سه غرفة دماغ ، سه غرفة مغز.
-
سکنج
فرهنگ فارسی معین
(س کُ) [ = سه + کنج ] (ص .) لب و دهانی که دارای سه کنج باشد، لب شکری .
-
سه لایی
فرهنگ فارسی معین
(س لُ) (ص نسب .) منسوب به سه لا؛ دارای سه لا. ؛ تختة ~: تخته ای مرکب از سه لای رویین ، زیرین و میانین که جمعاً یک تختة نسبتاً نازک را تشکیل دهند و معمولاً در ساختن روکش میز، صندلی ، پاراوان و غیره به کار می رود.
-
مثلث
فرهنگ فارسی معین
(مُ ثَ لَّ) [ ع . ] (اِ.) 1 - شکلی که دارای سه ضلع و سه زاویه باشد. 2 - عطری که از ترکیب سه مادة خوشبو درست شده باشد.
-
تریلوژی
فرهنگ فارسی معین
(تِ لُ) [ فر. ] (اِ.) اثری دارای سه بخش مستقل ولی مضمونی واحد و ارتباطی نزدیک به هم ، سه بخشی .
-
ثلاثه غساله
فرهنگ فارسی معین
( ~ء. غَ سُ لِ) [ ع . ] (اِ.) سه گانة شوینده و آن سه جام شراب باشد که به هنگام صبح نوشند و شویندة معده و برطرف کننده غم باشد.
-
بزیچه
فرهنگ فارسی معین
(بُ چِ) (اِمصغ .) 1 - بزغاله . 2 - سه پایة قصاب و سلاخ .
-
سه فرزند
فرهنگ فارسی معین
( ~ . فَ زَ) (اِمر.) موالید ثلاثه : جماد، نبات و حیوان .
-
سه روح
فرهنگ فارسی معین
(س ) [ فا - ع . ] (اِمر.) موالید ثلاثه : جماد، نبات و حیوان .
-
سه شاخ
فرهنگ فارسی معین
(س ) (اِمر.) موالید ثلاثه : جماد، نبات و حیوان .
-
شبیر
فرهنگ فارسی معین
(شُ بِ یا بَ) [ ع . ] (اِ.) سه نام پیامبر نهاده : حسن و حسین و محسن .
-
هود
فرهنگ فارسی معین
[ عب . ] (اِ.) سورة یازدهم از قرآن کریم دارای صد و بیست و سه آیه .
-
سه پایه
فرهنگ فارسی معین
( ~ . یِ یا یَ) (ص مر.) 1 - آن چه که دارای سه عدد پایه باشد: میز سه پایه . 2 - آلتی فلزی مرکب از سه عدد پایه متصل به دایره ای فوقانی که دیگ را بر آن گذارند و در زیر آن هیزم یا زغال افروزند، دیگدان . 3 - آلتی فلزی دارای سه عدد پایه که دوربین عکاسی را...
-
روسری
فرهنگ فارسی معین
(سَ) (اِمر.) پارچه ای معمولاً سه گوش یا چهارگوش (به صورت سه تا شده ) که زنان سر و گردن خود را با آن می پوشانند.
-
سنبوسه
فرهنگ فارسی معین
(سَ سَ یا س ) (اِ.) 1 - هر چیز سه گوش . 2 - لچک زنانه . 3 - نوعی خوراک که خمیر آرد گندم را نازک و سه گوش می برند و در آن قیمة گوشت و لپه می پیچند و طبخ می کنند.