کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بیر
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) حفظ ، از بر کردن ، حافظه .
-
بیر
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) جامة خواب ، نهالی و توشک ، بستر.
-
بیر
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) 1 - رعد و برق . 2 - صاعقه ، طوفان .
-
بیر
فرهنگ فارسی معین
[ ع . بئر ] (اِ.) چاه .
-
جستوجو در متن
-
بر
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) = بیر. ویر: 1 - حفظ . 2 - به خاطر نگاه داشتن .