کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بَسَرَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بسر آوردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. وَ دَ) (مص ل .) 1 - تحمل کردن . 2 - سازگار شدن ، ساختن . 3 - به پایان رساندن .
-
بسر بردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. بُ دَ) (مص م .) 1 - گذراندن ، سپری کردن وقت . 2 - بردن تا به انتها.
-
واژههای همآوا
-
بثر
فرهنگ فارسی معین
(بَ) [ ع . ] (اِ.) جوش و دانة ریز که روی پوست پیدا شود.
-
بصر
فرهنگ فارسی معین
(بَ صَ) [ ع . ] ( اِ.) دیده ، چشم . ج . ابصار.
-
جستوجو در متن
-
سپردن
فرهنگ فارسی معین
(س پَیا پُ دَ)(مص م .) 1 - پیمودن ، راه رفتن . 2 - پایمال کردن . 3 - گذراندن ، بسر بردن .