کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بَتُوْ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بتو
فرهنگ فارسی معین
(بَ) ( اِ.) 1 - قیف . 2 - گیره چوب یا ساقه گیاه . 3 - دستة هاون . 4 - هاون سنگی . 5 - سنگی که بر روی آن ادویه و چیزهای دیگر را سایند.
-
بتو
فرهنگ فارسی معین
(بَ ت ُ ) (اِ.) 1 - جایی که غالباً آفتاب در آن جا بتابد. 2 - مشرق .
-
واژههای همآوا
-
بتو
فرهنگ فارسی معین
(بَ) ( اِ.) 1 - قیف . 2 - گیره چوب یا ساقه گیاه . 3 - دستة هاون . 4 - هاون سنگی . 5 - سنگی که بر روی آن ادویه و چیزهای دیگر را سایند.
-
بتو
فرهنگ فارسی معین
(بَ ت ُ ) (اِ.) 1 - جایی که غالباً آفتاب در آن جا بتابد. 2 - مشرق .