کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
به روغن سوزی افتادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
به لیمو
فرهنگ فارسی معین
(بِ) [ فا - سنس . ] (اِ.) 1 - درختچه ای از تیرة شاه پسندیان که برگ های آن طعم تند و کمی تلخ دارد و گل های کوچکش به صورت سنبله های متعدد در انتهای محور ساقه می روید. 2 - شربتی که از جوشاندن میوة به و اضافه کردن آب لیمو تهیه می شود.
-
به مجرد
فرهنگ فارسی معین
(بِ. مُ جَ رَُ دِ) [ فا - ع . ] (ق مر.) در حال ، بلافاصله .
-
سر به
فرهنگ فارسی معین
زیر ( ~ . بِ) (ص مر.) کنایه از: محجوب ، فروتن .
-
سر به
فرهنگ فارسی معین
هوا ( ~ . بِ هَ) [ فا - ع . ] (ص مر.) بی توجه ، بازی گوش ، بی دقت .
-
اغر به خیر
فرهنگ فارسی معین
(اُ غُ. بِ. خِ) [ تُر - ع . ] جملة دعایی به معنی : 1 - خیر پیش ، به سلامت . 2 - روز به خیر، وقت به خیر.
-
به جا آوردن
فرهنگ فارسی معین
(بِ. وَ دَ) (مص م .) 1 - شناختن ، به یاد آوردن . 2 - انجام دادن .
-
به چیز داشتن
فرهنگ فارسی معین
(ب . تَ) (مص ل .) در شمار آن چیز آوردن .
-
به خشت فتادن
فرهنگ فارسی معین
(بِ. خِ. فِ دَ)(مص ل .)متولد شدن ، به دنیا آمدن .
-
به دست گرفتن
فرهنگ فارسی معین
(بِ. دَ. گِ رِ تَ) (مص ل .) پیشه کردن ، در پیش گرفتن .
-
به سر بردن
فرهنگ فارسی معین
(بِ. سَ. بُ دَ) (مص ل .) 1 - گذراندن . 2 - به جا آوردن وعده .
-
به سر رسیدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. رَ یا رِ دَ)(مص ل .) به پایان رسیدن .
-
به سر شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. شُ دَ) (مص ل .) به پایان رسیدن ، تمام شدن .
-
به طور کلی
فرهنگ فارسی معین
(بِ طُ رِ کُ لّ) [ ع . ] (ق مر.) از هر لحاظ ، من حیث المجموع .
-
به هم برآمدن
فرهنگ فارسی معین
(بِ. هَ. بَ. مَ دَ) (مص ل .) 1 - دلتنگ شدن ،اندوهگین گشتن . 2 - خشمگین شدن .
-
به هم خوردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. خُ دَ) (مص ل .) 1 - برخورد کردن . 2 - انحلال یک حزب یا گروه ... 3 - بد - حال شدن .