کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بند و زنجیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آویزه بند
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ) ( اِ.) بند ناف .
-
بند آمدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. مَ دَ)(مص ل .) 1 - بازایستادن . 2 - بسته شدن . 3 - متوقف شدن .
-
بند انداختن
فرهنگ فارسی معین
(بَ. اَ تِ) (مص م .) برچیدن موی چهرة زنان به وسیلة بند.
-
بند زدن
فرهنگ فارسی معین
(بَ. زَ دَ)(مص م .) ظرف های شکسته را پیوند زدن .
-
بند شدن
فرهنگ فارسی معین
(بَ. شُ دَ) (مص ل .) 1 - چسبیدن . 2 - محکم شدن .
-
بند شهریار
فرهنگ فارسی معین
(بَ دِ شَ)(امر.) یکی از آهنگ های موسیقی قدیم ایران .
-
بند کردن
فرهنگ فارسی معین
(بَ. کَ دَ) (مص م .) 1 - اسیر کردن . 2 - محکم گرفتن . 3 - محکم کردن .
-
باره بند
فرهنگ فارسی معین
(رِ بَ) (اِمر.) طویله ، اصطبل .
-
پری بند
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ) (ص مر.) نک پری افسا.
-
پستان بند
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ) (اِمر.) سینه بند، کرست .
-
پشت بند
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ) (اِمر.) 1 - هر آن چیزی که پشت دیوار شکسته قرار دهند تا دیوار نیفتد. 2 - (عا.) آب یا شربت یا غذایی که پس از خوردن دارو بخورند. 3 - کوله بار. 4 - (ق .) بلافاصله ، بی درنگ .
-
پشه بند
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ) (اِمر.) وسیله ای از پارچة توری که برای جلوگیری از آزار پشه آن را با بندها یا میله هایی بر روی بستر نصب کنند.
-
پنچه بند
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ) (اِمر.) پیشانی بند، عصابه .
-
تخته بند
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ) (اِمر.) 1 - پارچة نازکی که به وسیلة آن تخته ای را به دست یا هر عضو شکسته می بندند. 2 - زندانی ، اسیر.
-
چشم بند
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ) (اِمر.) آن چه که روی چشم بندند تا جایی را نبیند.