کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بندی خانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
قداره بندی
فرهنگ فارسی معین
( ~ . بَ) (اِمص .) عربده کشی ، چاقوکشی ، شرارت .
-
قیزه بندی
فرهنگ فارسی معین
( ~ . بَ) [ هند - فا. ] (حامص .) بستن پارچه بر عورت و بند کردن سر دیگر آن به طرف سرین در کمر.
-
کرت بندی
فرهنگ فارسی معین
(کَ. بَ) (حامص .) تقسیم مزارع و باغچه ها به قسمت های تقریباً مساوی .
-
جستوجو در متن
-
چشمه چشمه
فرهنگ فارسی معین
( ~. ~.) (ص مر.) سوراخ سوراخ ، خانه خانه ، مشبک .
-
گارسه
فرهنگ فارسی معین
(س ) [ فر. ] (اِ.) جعبه ای خانه خانه که حروف چاپ دستی را برای حروف چینی در آن قرار می دهند.
-
فاحشه خانه
فرهنگ فارسی معین
( ~ . نِ) [ ع - فا. ] (اِمر.) خانه ای که در آن زنان فاحشه با مردان هماغوشی می کنند، روسپی خانه ، جنده خانه .
-
نوبت خانه
فرهنگ فارسی معین
( ~. نِ) (اِمر.) نقاره خانه .
-
خانه دار
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص مر.) کسی که به کارهای خانه پردازد، زنی که امور خانه را با نظم و اقتصاد اداره کند.
-
خانه داری
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (حامص .) 1 - هنر ادارة خانه یا مجموعة آگاهی های مربوط به آن مانند: آشپزی ، خیاطی ... 2 - شغل و عمل خانه دار.
-
خدیش
فرهنگ فارسی معین
(خَ) (ص . اِ.) 1 - بزرگِ خانه . 2 - بانوی خانه .
-
دریواس
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (اِمر.) 1 - چهارچوب درِ خانه . 2 - چهار طرف در خانه .
-
صاحب خانه
فرهنگ فارسی معین
( ~ . نِ) [ ع - فا. ] (ص مر.) 1 - مالک خانه . 2 - میزبان .
-
میکده
فرهنگ فارسی معین
(مِ کَ دِ) (اِ.) شراب خانه ، می خانه .
-
غسال خانه
فرهنگ فارسی معین
( ~ . نِ) [ ع - فا. ] (اِمر.) مرده - شوی خانه .
-
لهر
فرهنگ فارسی معین
(لَ هَ) (اِ.) 1 - شراب خانه ، میخانه . 2 - فاحشه خانه .