کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بناگوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بناگوش
فرهنگ فارسی معین
( بُ ) ( اِ.)1 - نرمة گوش . 2 - پس گوش .
-
جستوجو در متن
-
قذال
فرهنگ فارسی معین
(قَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - پس سر. 2 - بناگوش .
-
اصداغ
فرهنگ فارسی معین
(اَ) [ ع . ] (اِ.) جِ صدغ . 1 - بناگوش ها 2 - زلف ها، پیچه ها.
-
نکاف
فرهنگ فارسی معین
(نُ) [ ع . ] (اِ.) 1 - آماس بناگوش . 2 - آماسی است در بن زنخ شتر. 3 - بیماری ای است در حلق شتر.
-
لامچه
فرهنگ فارسی معین
(مْ چِ) (اِمصغ .) اسپند سوخته با مشک و عنبر که برای دفع چشم زخم بر پیشانی و بناگوش اطفال به صورت لام می کشند.