کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بلند و پست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پاشنه بلند
فرهنگ فارسی معین
( ~. بُ لَ) (ص مر.) کفشی که پاشنة آن بلند باشد. مق . پاشنه کوتاه .
-
پیشانی بلند
فرهنگ فارسی معین
(بُ لَ) (ص مر.) خوش اقبال ، نیک اختر.
-
هفت بلند
فرهنگ فارسی معین
( ~. بُ لَ) (اِمر.) کنایه از: هفت آسمان .
-
جستوجو در متن
-
تریوه
فرهنگ فارسی معین
(تَ رِ وَ) (اِ.) راه ناهموار و پست و بلند.
-
پژ
فرهنگ فارسی معین
(پَ) (اِ.) 1 - کتل . 2 - زمین پست و بلند.
-
وطاء
فرهنگ فارسی معین
(وَ) [ ع . ] (اِ.) زمین نشیب و پست میان زمین های بلند.
-
پاپژ
فرهنگ فارسی معین
(پَ) ( اِ.) 1 - زمین پست و بلند و ناهموار. 2 - گل کهنه و نرم .
-
هبیر
فرهنگ فارسی معین
(هَ ب ) [ ع . ] (اِ.) زمین پست و هموار که اطرافش بلند باشد.
-
آچار
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) 1 - تُرشی ، چاشنی . 2 - زمین پست و بلند و سراشیب . 3 - درهم آمیخته .
-
ابیت
فرهنگ فارسی معین
(اَ یَّ) (مص ل .) 1 - مقام بلند و رفیع طلبیدن . 2 - از کارهای پست دوری کردن .
-
شد
فرهنگ فارسی معین
(شَ دّ) [ ع . ] 1 - (مص م .) محکم کردن ، استوار ساختن . قوی کردن . 2 - بلند و پست کردن نغمه تا موافق مطلوب گردد؛ کوک کردن ، اصطحاب . 3 - (مص ل .) دویدن . 4 - حمله کردن .