کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بعيد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بعید
فرهنگ فارسی معین
(بَ) [ ع . ] (ص .) 1 - دور. 2 - بیگانه .
-
جستوجو در متن
-
استبعاد
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص م .) بعید دانستن ، دور از قبول .
-
مستبعد
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ عِ) [ ع . ] (اِمف .) دور، بعید، دشوار و مشکل .
-
جنب
فرهنگ فارسی معین
(جُ نُ) [ ع . ] (ص .) 1 - کسی که به علت خروج منی ، غُسل بر او واجب است . 2 - بیگانه ، بعید، دور.