کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بزرگ نام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بزرگ خوانده
فرهنگ فارسی معین
( ~. دِ)(ص .) نامبردار، مشهور.
-
بزرگ داشتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. تَ) (مص م .) احترام گذاشتن ، تکریم کردن .
-
بزرگ سال
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص مر.) سالمند، مسن .
-
نوروز بزرگ
فرهنگ فارسی معین
( ~. بُ زُ) (اِمر.) از نواها و آهنگ های موسیقی قدیم .
-
جستوجو در متن
-
گنج قارون
فرهنگ فارسی معین
(گَ جِ) (اِمر.) نام گنجی بزرگ منسوب به قارون معاصر حضرت موسی (ع ).
-
آذربرزین
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ) ( اِ.) نام یکی از سه آتشکدة بزرگ دورة ساسانی که در ریوند خراسان قرار داشت .
-
خانم
فرهنگ فارسی معین
(نُ) [ تر. ] (اِ.) 1 - زن بزرگ زاده . 2 - عنوانی که برای احترام ، پیش یا پس از نام زنان گفته می شود.
-
اورمزد
فرهنگ فارسی معین
(مَ یا مُ) (اِ.) 1 - اهورامزدا، خدای بزرگ . 2 - سیارة مشتری . 3 - نام اولین روز از هر ماه خورشیدی .
-
دلدل
فرهنگ فارسی معین
(دُ دُ) [ ع . ] (اِ.) 1 - خارپشت بزرگ تیرانداز. 2 - نام اسبی که امیر مصر به پیغمبر (ص ) هدیه داده بود.
-
مهستی
فرهنگ فارسی معین
(مَ هِ یا مَ س ) (اِمر.) 1 - ماه خانم ، بانوی بزرگ . 2 - نامی است از نام های زنان .
-
گنج شادآورد
فرهنگ فارسی معین
( ~ِ وَ) (اِمر.) نام گنج هفتم از گنج های خسروپرویز. گنج شادآور، گنج شادورد، گنج شارورد بزرگ هم گویند.
-
سیاتیک
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] 1 - (ص .) مربوط به تهیگاه . 2 - (اِ.) نام سیاتیک به عصب نسائی بزرگ اطلاق می شود. 3 - درد مربوط به عصب سیاتیک را نیز به نام سیاتیک خوانند و آن عبارت از درد شدیدی است که در سرتاسر این عصب حس می شود.
-
شعری
فرهنگ فارسی معین
(ش را) [ ع . ] (اِ.) نام دو ستاره نورانی در دو صورت فلکی سگ بزرگ و سگ کوچک که به شِعرای یمانی و شِعرای شامی معروفند.
-
تشتر
فرهنگ فارسی معین
(تِ یا تُ تَ) (اِ.) = تیشتر: 1 - نام ایزد موکل بر باران که با دیو خشکسالی می جنگد. 2 - شِعúرای یمانی ؛ ستاره ای پر نور در صورت فلکی سگ بزرگ .