کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بزرگداشت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
احتراماً
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ مَ نْ) [ ع . ] (ق .) از روی احترام و بزرگداشت .
-
اعظام
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) بزرگ داشتن . 2 - (اِمص .) بزرگداشت .
-
تعظیم
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) بزرگ داشتن ، احترام کردن . 2 - (اِمص .) بزرگداشت .
-
احترام
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] 1 - (مص م .) حرمت گذاشتن ، بزرگ داشتن . 2 - (اِمص .) حرمت ، بزرگداشت .
-
چهلم
فرهنگ فارسی معین
(چِ هِ لُ) 1 - (ص .) عدد ترتیبی چهل . 2 - (اِ.) مراسم بزرگداشت چهلمین روز شخص فوت شده .
-
اکرام
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] 1 - (مص م .) بزرگ داشتن ، احترام کردن . 2 - نیکی کردن . 3 - (اِمص .) بزرگداشت ، حرمت . 4 - احسان ، نیکی . ج . اکرامات .
-
نشان
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (اِ.) 1 - علامت ، نشانه 2 - مُهر و نگین . 3 - هدف و نشانه برای تیراندازی . 4 - علم ، پرچم . 5 - قطعه ای ساخته شده از طلا یا نقره که به افراد برجسته و نمونه برای قدردانی و بزرگداشت اهداء می شود.
-
یاالله
فرهنگ فارسی معین
(اَ لْ لا) [ ع . ] (ندا.) 1 - لفظی است که مردان هنگام ورود به خانه گویند، تا اگر زن نامحرم در خانه هست روی خود را بپوشاند. 2 - لفظی است که هنگام ورود شخص محترمی به مجلسی گویند و آن علامت بزرگداشت و احترام اوست . 3 - کلمة ختم مجلس سوگواری .