کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بریان کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شله بریان
فرهنگ فارسی معین
( ~ . بِ) (اِمر.) نوعی غذا. طرز تهیة آن چنین است : گوشت را با نخود خیس کرده و پوست گرفته مانند آبگوشت بار کنند. پس از طبخ استخوان های آن را کشیده ، مقداری مساوی گوشت و برنج علاوه کرده مانند دمپخت می پزند. آب آن که تمام شد، پیاز داغ روی آن داده زیره م...
-
جستوجو در متن
-
برشتن
فرهنگ فارسی معین
(بِ رِ تَ) [ په . ] (مص م .) 1 - بریان کردن . 2 - پختن .