کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برگردانیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
برگردانیدن
فرهنگ فارسی معین
(بَ گَ دَ) (مص م .) 1 - برگشت دادن . 2 - پشت و رو کردن . 3 - ترجمه کردن . 4 - بازپس بردن . 5 - مجازاً استفراغ کردن .
-
جستوجو در متن
-
برگاشتن
فرهنگ فارسی معین
(بَ تَ) (مص م .) برگردانیدن .
-
گاشتن
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (مص م .) گرداندن ، برگردانیدن .
-
جعل
فرهنگ فارسی معین
(جَ) [ ع . ] (مص ل .) برگردانیدن ، تقلب کردن .
-
ترجیع
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - برگردانیدن . 2 - آواز را در گلو گردانیدن .
-
لگام پیچیدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . دَ) (مص ل .) 1 - روی برگردانیدن . 2 - سر باز زدن ، سرپیچی کردن .
-
پس سر نمودن
فرهنگ فارسی معین
(پَ س ِ سَ. نِ دَ) (مص م .) 1 - کنایه از: روی برگردانیدن از شرم و خجالت . 2 - مزاحمی را از سر خود واکردن .
-
تصریف
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - برگردانیدن . 2 - مشتق ساختن واژه ای از ریشه یا مصدر.
-
صد
فرهنگ فارسی معین
(صَ دّ) [ ع . ] 1 - (مص م .) برگردانیدن . 2 - (مص ل .) اعراض کردن ، دوری کردن .
-
تهوید
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (مص ل .) 1 - آواز به گلو برگردانیدن به نرمی . 2 - نیکو کردن آواز، سرود گفتن ، اشغال یافتن به سرود و سماع ، نرم بانگ کردن .
-
صرف
فرهنگ فارسی معین
(صَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) گردانیدن ، برگردانیدن . 2 - منصرف کردن . 3 - به کار بردن . 4 - سره کردن زر و سیم . 5 - تبدیل پولی به پول دیگر 6 - سود.