کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
برک
فرهنگ فارسی معین
(بَ رَ) ( اِ.) ستارة سهیل .
-
برک
فرهنگ فارسی معین
( ~.) ( اِ.) نوعی پارچة ضخیم که در خراسان از پشم شتر یا کرک بز با دست بافند و از آن جامة زمستانی دوزند.
-
جستوجو در متن
-
خلد
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع . ] (اِ.) پستانداری است که از حشرات تغذیه می کند و چشمان وی ضعیف است و در زیر زمین زیست می نماید؛ انگشت برک .
-
سهیل
فرهنگ فارسی معین
(سُ هَ) [ ع . ] (اِ.) بَرَک ؛ ستاره ای از قدر اول در نیم کرة جنوبی آسمان در صورت فلکی «کشتی » یا «سفینه » که در آخر فصل گرما طلوع می کند و میوه ها در آن وقت می رسند، و چون در یمن کاملاً مشهود است ، آن را سهیل یمن یا سهیل یمانی خوانند.