کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برندگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تندی
فرهنگ فارسی معین
(تُ) (حامص .) 1 - تیزی ، برندگی . 2 - چابکی ، چالاکی . 3 - ترش رویی ، بدخُلقی .
-
صرامت
فرهنگ فارسی معین
(صَ مَ) [ ع . صرامة ] 1 - (مص م .) بریدن ، قطع کردن .2 - (اِمص .)دلیری ، شجاعت . 3 - بُرندگی .
-
مضا
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . مضاء ] 1 - (مص ل .) بریدن ، قطع کردن . 2 - (اِمص .) برندگی ، قاطعیت در کار. 3 - نفوذ، روانی . 4 - حل و عقد امور، کاربری .