کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برنجی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
شالی
فرهنگ فارسی معین
[ سنس . ] (اِ.) برنجی که هنوز پوستش کنده نشده .
-
شلتوک
فرهنگ فارسی معین
(شَ) (اِ.) برنجی که هنوز پوستش را نکنده باشند.
-
دمپختک
فرهنگ فارسی معین
(دَ پُ تَ) (اِمر.) برنجی که آبکشی نشده باشد و گاه به آن عدس ، لوبیا، ماش یا باقلا بیفزایند.
-
هوز
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) آواز تند و تیز مانند صدایی که از طاس برنجی و امثال آن برخیزد، آواز (بانگ ).
-
لحیم
فرهنگ فارسی معین
(لَ حِ) [ ع . ] 1 - (ص .) پرگوشت ، فربه . 2 - (اِ.) جوشی مخصوص تعمیر ظروف مسی و برنجی .