کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بردن
فرهنگ فارسی معین
(بُ دَ) [ په . ] (مص م .) 1 - پیروز شدن . 2 - تحمل کردن .
-
واژههای مشابه
-
آرزو بردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. بُ دَ) (مص ل .) حسرت خوردن .
-
اندیشه بردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. بُ دَ)(مص ل .) غم خوردن ، نگران بودن .
-
بو بردن
فرهنگ فارسی معین
(بُ دَ) (مص م .) فهمیدن ، پی به موضوعی سرُی بردن .
-
بسر بردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. بُ دَ) (مص م .) 1 - گذراندن ، سپری کردن وقت . 2 - بردن تا به انتها.
-
بار بردن
فرهنگ فارسی معین
(بُ دَ) (مص م .) 1 - بر دوش کشیدن . 2 - بردباری کردن .
-
پی بردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. بُ دَ) (مص ل .) آگاه گشتن ، اطلاع یافتن .
-
پیش بردن
فرهنگ فارسی معین
(بُ دَ) (مص م .) 1 - پیروز شدن ، کامیاب شدن . 2 - انجام دادن ، اجرا کردن .
-
جان بردن
فرهنگ فارسی معین
(بُ دَ) (مص ل .) سالم ماندن ، زنده ماندن .
-
حساب بردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. بُ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) (عا.) ترسیدن ، ترس داشتن .
-
حسد بردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. بُ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) رشک بردن .
-
دست بردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. بُ دَ) (مص ل .) 1 - چیره شدن بر حریف ، گرو بردن . 2 - پیشی گرفتن .
-
رنج بردن
فرهنگ فارسی معین
(رَ. بُ دَ) (مص ل .) 1 - آزار دیدن ، درد کشیدن . 2 - غصه خوردن .
-
ره بردن
فرهنگ فارسی معین
(رَ. بُ دَ) (مص ل .) راه پیدا کردن ، پی بردن .