کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برخاستن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
برخاستن
فرهنگ فارسی معین
(بَ تَ) (مص ل .) 1 - ایستادن . 2 - بیدار شدن . 3 - طلوع کردن . 4 - از میان رفتن .
-
واژههای مشابه
-
گرد برخاستن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . بَ تَ) (مص ل .) 1 - گرد بلند شدن ، غبار برآمدن . 2 - به نهایت ویران شدن .
-
برخاستن از چیزی
فرهنگ فارسی معین
( ~. اَ) (مص ل .) صرفنظر کردن از آن چیز.
-
جستوجو در متن
-
تبکیر
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص ل .) زود برخاستن ، پگاه برخاستن .
-
فراخاستن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . تَ) (مص ل .) قیام کردن ، برخاستن .
-
انتهاض
فرهنگ فارسی معین
(اَ تِ) [ ع . ] (مص ل .) ایستادن ، برخاستن .
-
قیام و قعود
فرهنگ فارسی معین
(مُ قُ) [ ع . ] (اِ.) عمل برخاستن و نشستن .
-
ایستادن
فرهنگ فارسی معین
(دَ)(مص ل .)1 - برخاستن . 2 - توقف کردن . 3 - پایداری ، عمل کردن .
-
افت و خیز
فرهنگ فارسی معین
(اُ تُ) (اِمر.) افتادن و برخاستن ، به آهستگی رفتن و شتافتن .
-
نهوض
فرهنگ فارسی معین
(نُ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - برخاستن . 2 - حرکت کردن ، کوچ کردن .
-
نیم چرخ
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) (عا.) برخاستن از روی زمین نه به کمال به نحوی که بدن خمیده نماید.
-
نیم خیز
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) (عا.) برخاستن از روی زمین نه به کمال به نحوی که بدن خمیده نماید.
-
ابکار
فرهنگ فارسی معین
( اِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) پگاه برخاستن . 2 - (مص م .) بامداد از خواب بیدار کردن . 3 - (اِ.) بامداد.