کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برافراشته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
هج
فرهنگ فارسی معین
(هَ) (ص .) راست ، برافراشته .
-
عال
فرهنگ فارسی معین
(لْ) [ ع . ] (ص فا.) برافراشته .
-
مشید
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] 1 - (اِمف .) برافراشته ، بلند. 2 - (ص .) استوار، محکم .
-
معلا
فرهنگ فارسی معین
(مُ عَ ل لا) [ ع . معلی ] (اِمف .) برافراشته ، بلندمرتبه .
-
آخته
فرهنگ فارسی معین
(تِ)(ص مف .) 1 - برآورده ، کشیده ، بیرون کشیده .2 - برافراشته ، بالا برده . 3 - کشیده ، مقابلِ منحنی . 4 - گشوده ، باز کرده .
-
ساطع
فرهنگ فارسی معین
(طِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - تابان . 2 - برافراشته . 3 - آشکار. 4 - پراکنده .
-
شراع
فرهنگ فارسی معین
(ش ) [ ع . ] (اِ.) 1 - هر چیز برافراشته ، بادبان کشتی . 2 - خیمه . 3 - سایبان .
-
معلی
فرهنگ فارسی معین
(مُ عَ ل لا) [ ع . ] 1 - (اِمف .) برافراشته ، بلند شده . 2 - (ص .) بلند، رفیع .
-
فوفل
فرهنگ فارسی معین
(فِ یا فَ) (اِ.) درختی است از تیرة نخل ها که در مناطق گرم آسیا (هندوستان و جزایر سند و جاوه ) می روید. درختی است نسبتاً بلند و برگ هایش شانه ای هستند که در انتهای تنة برافراشته این درخت مانند تاجی قرار دارند. چوب این درخت را در نجاری های ظریف به کار ...