کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بخش 3 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آرام بخش
فرهنگ فارسی معین
(بَ) (ص فا.) تسکین دهنده ، مسکن .
-
آزادی بخش
فرهنگ فارسی معین
(بَ) (ص .) کوشنده و تلاش گر برای به دست آوردن آزادی .
-
بخش شدن
فرهنگ فارسی معین
(بَ. شُ دَ) (مص ل .) قسمت شدن ، تقسیم شدن .
-
پاس بخش
فرهنگ فارسی معین
(بَ) (ص مر.) افسری که مأمور تعویض پُست نگهبانان می باشد.
-
رضایت بخش
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ) [ ع - فا. ] (ص فا.) راضی کننده ، رضایت بخشنده .
-
فرح بخش
فرهنگ فارسی معین
( ~ . بَ) [ ع - فا. ] (ص فا.) آن چه که شادی آورد، شادی بخش .
-
کام بخش
فرهنگ فارسی معین
(بَ) (ص فا.) دهندة آرزو.
-
جستوجو در متن
-
لژ
فرهنگ فارسی معین
(لُ) [ فر. ] (اِ.)1 - جایی خاص در تماشا - خانه ها. 2 - بخش ممتاز سالن سینما، دورترین بخش از پرده . 3 - جایگاه (فره ) .
-
قسیم
فرهنگ فارسی معین
(قَ س ) [ ع . ] 1 - (ص .) جمیل ، زیبا. 2 - بخش کننده . 3 - (اِ.) نصیب ، بهره .
-
کریاس
فرهنگ فارسی معین
(کِ) (اِ.) 1 - آستان ، آستانه . 2 - بخش زیرین در. 3 - خلوت خانة شاه یا امیر.
-
تسو
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ په . ] (اِ.) 1 - وزنی است برابر وزن چهار جو. 2 - یک بخش از 24 بخش شبانه روز، که یک ساعت باشد. 3 - یک بخش کوچک از هر چیزی .
-
پارتی
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] ( اِ.) 1 - دسته ، گروه . 2 - قسمت ، بخش . 3 - حامی ، طرفدار. 4 - جشن ، مهمانی . 5 - محموله ، بار.
-
تقسیم
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - قسمت کردن . 2 - بخش کردن عددی بر عدد دیگر. 3 - توزیع کردن ، پخش کردن .
-
قطیع
فرهنگ فارسی معین
(قَ) [ ع . ] (اِ.)1 - گله گوسفندان ، رمة گاوان . 2 - آن چه از درخت بریده شود. 3 - بخش اول شب . 4 - همانند، همتا.