کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بخشیده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بخشیده
فرهنگ فارسی معین
(بَ دِ) (ص مف .) 1 - عطا شده . 2 - عفو شده .
-
جستوجو در متن
-
معاف
فرهنگ فارسی معین
(مُ) [ ع . ] (اِمف .) بخشیده شده ، عفو کرده شده .
-
عطیه
فرهنگ فارسی معین
(عَ یِّ) [ ع . ] (اِ.) بخشش ، چیزی که به کسی بخشیده شود.
-
موهوب
فرهنگ فارسی معین
(مَ یا مُ) [ ع . ] (اِمف .) (چیز) بخشیده شده ، هبه شده .
-
مبذول
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - خرج شده ، مصرف شده . 2 - بذل شده ، بخشیده شده .
-
آمرزیدن
فرهنگ فارسی معین
(مُ دَ) [ په . ] (مص م .) بخشیده شدن گناه توسط خداوند. غفران ،آمرزش ،آمرزیش .
-
عطا
فرهنگ فارسی معین
(عَ) [ ع . عطاء ] 1 - (مص م .) بخشیدن . 2 - (اِمص .) بخشش ، دهش . 3 - (اِ.) آن چه که بخشیده شود؛ ج . عطیه .
-
موهبت
فرهنگ فارسی معین
(مَ یا مُ هَ بَ) [ ع . موهبة ] (اِ.) 1 - عطیه . 2 - چیزی که بخشیده شود، آنچه که به کسی بخشند. ج . مواهب .
-
هبه
فرهنگ فارسی معین
(ه ب ) [ ع . هبة ] 1 - (اِمص .) بخشش و انعام . ج . هبات . 2 - (اِ.) آنچه بخشیده شده .
-
داده
فرهنگ فارسی معین
(دِ) 1 - (ص مف .) بخشیده ، عطا شده . 2 - (اِ.) اطلاع ، خبر. 3 - قسمت ، سرنوشت . 4 - پول یا سندی که به بانکی داده می شود تا به حساب پرداختی برند.
-
استخوان
فرهنگ فارسی معین
(اُ تُ خا) [ په . ] (اِ.) 1 - مادة سختی است که در ساختمان بدن مهره داران به کار رفته است و محل اتکای عضلات و مخاط ها ودیگر قسمت های نرم بدن است .استخوان های بدن انسان و دیگر استخوان داران به دو دستة دراز و پهن تقسیم می شوند. در وسط استخوان مادة نرمی...