کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بخشاینده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بخشاینده
فرهنگ فارسی معین
(بَ یَ دِ) (ص فا.) عفو کننده ، رحم کننده .
-
جستوجو در متن
-
دادار
فرهنگ فارسی معین
(ص .) 1 - آفریننده . 2 - بخشاینده .
-
آمرزنده
فرهنگ فارسی معین
(مُ دِ) (ص فا.) بخشاینده ، غفور.
-
راحم
فرهنگ فارسی معین
(حِ) [ ع . ] (اِفا.) رحم کننده ، بخشاینده .
-
حنان
فرهنگ فارسی معین
(حَ نّ) [ ع . ] (ص .) 1 - بخشاینده . 2 - بسیار مهربان .
-
رحمان
فرهنگ فارسی معین
(رَ) [ ع . رحمن ] (ص .) 1 - مهربان . 2 - بخشاینده ، از صفات خداوند.
-
رحیم
فرهنگ فارسی معین
(رَ) [ ع . ] (ص .) 1 - مهربان . 2 - بخشاینده ، از صفات خداوند.
-
ارحم
فرهنگ فارسی معین
(اَ حَ) [ ع . ] (ص تف .) رحیم تر، بخشنده تر، مهربان تر. ؛ ~الراحمین بخشاینده ترین بخشایندگان ، بسیار رحم کننده .