کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بختی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بختی
فرهنگ فارسی معین
(بُ) ( اِ.) شتر قوی هیکل دو کوهانه .
-
واژههای مشابه
-
الله بختی
فرهنگ فارسی معین
(اَلú لا بَ) (ص نسب .) (عا.) تصادفی ، اتفاقی .
-
جستوجو در متن
-
شوربختی
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (حامص .) تیره بختی .
-
الابختکی
فرهنگ فارسی معین
(اَ لّ بَ تَ) [ ع - فا. ] (ق .) (عا.)= الابختی . الله بختی : از روی تصادف ، اتفاقی ، تصادفی ، شانسکی ، بدون فکر.
-
دامت دولته
فرهنگ فارسی معین
(مَ دُ لَ تُ) [ ع . ] (جملة فعلی دعایی ) پیوسته باد دولت و نیک بختی او (مرد).
-
مستسعد
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ ع ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - نیک بختی جوینده ، سعادت خواهنده . 2 - کسی که چیزی را به فال نیک گیرد.
-
ادبار
فرهنگ فارسی معین
( اِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) پشت کردن ، پشت به دشمن کردن و گریختن . 2 - (اِمص .) نگون بختی ، بدبختی . 3 - (ص .) نگون بخت ، سیه روز.