کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
با طناب نگه داشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
با پرستیژ
فرهنگ فارسی معین
(پِ رِ) [ فا - فر . ] (ص مر.) باآبرو، بااعتبار، دارای شخصیت .
-
با خود
فرهنگ فارسی معین
(خُ) (ص .) با خویشتن ، هوشیار.
-
با دندان
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (ص .) استوار در کار، نیرومند.
-
ترف با
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) آشی که در آن قره قروت بریزند.
-
با آب و تاب
فرهنگ فارسی معین
(بُ) (ص مر.) مفصل ، با شرح جزییات .
-
با آب و رنگ
فرهنگ فارسی معین
( ~ُ رَ) (ص مر.) 1 - گلگون . 2 - زیبا و قشنگ .
-
جستوجو در متن
-
فرود داشتن
فرهنگ فارسی معین
(فُ. تَ) (مص ل .) 1 - پایین داشتن . 2 - به آخر رسانیدن . 3 - نگه داشتن ، محافظت کردن .
-
فلاسک
فرهنگ فارسی معین
(فِ سْ کْ) [ فر. ] (اِ.) 1 - بطری ، قمقمه . 2 - ظرفی در دار و دو جداره برای خنک نگه داشتن آب یا گرم نگه داشتن چای ، دمابان (فره ).
-
آتل
فرهنگ فارسی معین
(تِ) [ فر. ] (اِ.) ابزاری برای ثابت نگه داشتن اندام شکستة بدن .
-
احتباس
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص .) در حبس کردن ، نگه داشتن چیزی .
-
استبقاء
فرهنگ فارسی معین
(اِ ت ِ) [ ع . ] (مص م .) زنده نگه داشتن ، باقی گذاشتن .
-
استحیاء
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع . ] (مص م .) زنده نگه داشتن .
-
صرفه جویی
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع - فا. ] (حامص .) اندازه نگه داشتن ، از حد خارج نشدن .
-
نگاه داشتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. تَ) (مص م .) 1 - نگه داری کردن . 2 - متوقف ساختن .