کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
با حرارت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
با پرستیژ
فرهنگ فارسی معین
(پِ رِ) [ فا - فر . ] (ص مر.) باآبرو، بااعتبار، دارای شخصیت .
-
با خود
فرهنگ فارسی معین
(خُ) (ص .) با خویشتن ، هوشیار.
-
با دندان
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (ص .) استوار در کار، نیرومند.
-
ترف با
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) آشی که در آن قره قروت بریزند.
-
با آب و تاب
فرهنگ فارسی معین
(بُ) (ص مر.) مفصل ، با شرح جزییات .
-
با آب و رنگ
فرهنگ فارسی معین
( ~ُ رَ) (ص مر.) 1 - گلگون . 2 - زیبا و قشنگ .
-
جستوجو در متن
-
حرارت
فرهنگ فارسی معین
(حَ رَ) [ ع . حرارة ] (اِ.) 1 - گرما، گرمی . 2 - تندی ، تیزی .
-
تفت
فرهنگ فارسی معین
(تَ) 1 - (ص .) گرم . 2 - (اِ.) گرمی ، حرارت . 3 - حرارت ناشی از خشم . 4 - با شتاب ، تند و تیز. 5 - خرام ، خرامان .
-
ور
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) گرمی ، حرارت .
-
خونسرد
فرهنگ فارسی معین
(سَ)(ص مر.) 1 - بردبار، کسی که زود خشمگین نشود. 2 - جانوری که حرارت بدنش با حرارت محیط تغییر می کند. مانند بعضی از خزندگان .
-
بوژ
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) 1 - گرداب . 2 - سنگینی حال و تب و حرارت بدن .
-
باحورا
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِ.) شدت حرارت در تموز است .
-
تاو
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - تاب ، روشنایی . 2 - حرارت ، گرمی . 3 - تاب ، توان .
-
تبش
فرهنگ فارسی معین
(تَ بِ) (اِمص .) 1 - گرمی ، حرارت . 2 - تابش ، فروغ .