کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بامیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بامیه
فرهنگ فارسی معین
(یِ) ( اِ.) 1 - گیاهی با برگ های پهن پنجه مانند، شبیه برگ ختمی ، میوه اش سبز و دراز است ، به صورت پخته شده و درخورشت مصرف می شود. 2 - نوعی شیرینی که از نشاسته و شکر و روغن و ماست درست کنند.
-
جستوجو در متن
-
لیت شدن
فرهنگ فارسی معین
(شُ دَ) (مص ل .) (عا.) 1 - آب افتادن میوه ای به سبب فشار چنان که به حد اضمحلال رسد، له شدن . 2 - بسیار پخته شدن بادنجان و کدو و بامیه به طوری که به لزجی گراید.