کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بام
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) صبح ، پگاه .
-
بام
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) پوشش بالایی ساختمان .
-
واژههای مشابه
-
پشت بام
فرهنگ فارسی معین
(پُ) (اِمر.) (عا.) استعمالی است به معنی بام و سطح بام .
-
هفت بام
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) کنایه از: هفت آسمان .
-
جستوجو در متن
-
بالکانه
فرهنگ فارسی معین
(نِ) ( اِ.) 1 - پنجرة فلزی . 2 - بام ، بام بلند.
-
دروانه
فرهنگ فارسی معین
(دَ نِ) (اِمر.) دریچه ای که بر بام خانه درست کنند و از آن جا با نردبان روی بام روند.
-
بامداد
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِمر.) صبح ، بام .
-
ایزولاسیون
فرهنگ فارسی معین
(زُ) [ فر. ] (اِمص .) پوششی در بام برای جلوگیری از نفوذ آب ، عایق کاری ، عایق بندی ، بام پوش . (فره ).
-
پادگانه
فرهنگ فارسی معین
(دِ نِ)(اِمر.)1 - بام ، پشت بام . 2 - پنجره ، دریچه . 3 - فضای صاف و بلند در دامنة کوه .
-
هرس
فرهنگ فارسی معین
(هَ) (اِ.) چوب پوشش بام خانه .
-
اندود
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) (اِ.)ماده ای که به چیزی بمالند، مانند کاهگل که روی بام یا دیوار مالند.
-
سطح
فرهنگ فارسی معین
(سَ طْ) [ ع . ] (اِ.) 1 - بام . 2 - روی هر چیز که هموار و پهن باشد.
-
کاه گل
فرهنگ فارسی معین
(گِ) (اِمر.) مخلوط کاه و گل که برای اندودن بام و دیوار به کار برند.