کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باطنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ذهنی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (ص نسب .) درونی ، باطنی .
-
وجدان
فرهنگ فارسی معین
(وِ یا وُ) [ ع . ] (اِ.) نیرویی باطنی که خوب را از بد تشخیص می دهد.
-
آب برداشتن
فرهنگ فارسی معین
(بَ تَ) (مص ل .) فرق داشتن هدف باطنی با اعمال ظاهری .
-
معنوی
فرهنگ فارسی معین
(مَ نَ) [ ع . ] (ص نسب .) منسوب به معنی ، باطنی ، حقیقی .
-
شخصیت
فرهنگ فارسی معین
(شَ یَّ) [ ع . ] (مص جع .) 1 - مجموعة خ صایص باطنی و رفتارهای اجتماعی یک شخص . 2 - مجموعة خصوصیات یک انسان .
-
ملکه
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع . ملکة ] (اِ.) 1 - زن پادشاه ، شهبانو. 2 - زنی که پادشاه باشد. 3 - زنی که نمونة بارز یک خصوصیت ظاهری یا باطنی است : ملکه عصمت ، ملکه زیبایی و مانند آن . 4 - جنس مادة بالغ و بارور در جامعة حشره های اجتماعی (زنبور عسل ، موریانه ، مورچه ) که ...
-
یعنی
فرهنگ فارسی معین
(یَ) [ ع . ] (جملة فعلی ) 1 - قصد می کند او (مفرد مذکر غایب از فعل مضارع از مصدر عنایت ). 2 - در فارسی : بدین معنی ، چنین معنی می دهد. ؛ ~ کشک کنایه از: دانستن جواب سر بالای طرف ، یا فهمیدن مقصود باطنی اوست که مخالف میل درک کننده است .