کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باشتاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
فرفر
فرهنگ فارسی معین
(فِ فِ) (ق .) تندتند، باشتاب .
-
نعل ریختن
فرهنگ فارسی معین
(نَ. تَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) کنایه از: تند و باشتاب دویدن .
-
لمح
فرهنگ فارسی معین
(لَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - دزدیده و باشتاب به چیزی نگاه کردن . 2 - درخشیدن .
-
چلبله
فرهنگ فارسی معین
(چُ بُ لَ یا لِ) 1 - (اِ.) شتاب ، اضطراب . 2 - (ص .) باشتاب ، مضطرب . 3 - انعام شاعر.