کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بازگشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بازگشتن
فرهنگ فارسی معین
(گَ تَ) (مص ل .) 1 - برگشتن . 2 - پشیمان شدن .
-
جستوجو در متن
-
رجع
فرهنگ فارسی معین
(رَ) [ ع . ] (مص ل .) برگشتن ، بازگشتن .
-
رجوع
فرهنگ فارسی معین
(رُ) [ ع . ] (مص ل .) بازگشتن ، برگشتن .
-
قهقرا
فرهنگ فارسی معین
(قَ قَ) [ ع . قهقری ] (اِ.) به عقب برگشتن ، بازگشتن .
-
تراجع
فرهنگ فارسی معین
(تَ جُ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - بازگشتن . 2 - در کاری به یکدیگر مراجعه کردن .
-
نوفیدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص ل .) 1 - پژواک ، بازگشتن صدا. 2 - فریاد کردن ، بانگ کردن .
-
عود
فرهنگ فارسی معین
(عُ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) بازگشتن . 2 - (اِ مص .) بازگشت .
-
اخفاق
فرهنگ فارسی معین
( اِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - بی مراد بازگشتن جوینده ، مأیوس شدن . 2 - غزا کردن و غنیمت نیافتن .
-
اوب
فرهنگ فارسی معین
(اُ یا اَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) بازگشتن ، باز آمدن . 2 - (اِمص .) بازگشت .
-
انصراف
فرهنگ فارسی معین
(اِ ص ِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - بازگشتن ، مراجعت کردن . 2 - باز ماندن . 3 - از عقیدة خود برگشتن .
-
عدول
فرهنگ فارسی معین
(عُ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) بازگشتن ، برگشتن از ر اه . 2 - (اِمص .) بازگشت .
-
نکس
فرهنگ فارسی معین
(نُ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) بازگشتن بیماری . 2 - (اِمص .) بازگشت ناخوشی .
-
مراجعه
فرهنگ فارسی معین
(مُ جَ عَ یا عِ) [ ع . مراجعة ] (مص ل .) رجوع کردن ، بازگشتن ، رفتن به جایی یا نزد کسی برای انجام کاری .
-
مصیر
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - گردیدن ، گشتن . 2 - رجوع کردن ، بازگشتن . 3 - انتقال یافتن . 4 - منتهی شدن .