کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بازشناختن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
وادانستن
فرهنگ فارسی معین
(نِ تَ) (مص م .) بازشناختن ، تشخیص دادن .
-
بجا آوردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. وَ دَ) (مص م .) 1 - انجام دادن . 2 - بازشناختن ، دریافتن .
-
تمیز
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . تمییز ] 1 - (مص م .) بازشناختن . 2 - جدا کردن . 3 - (ص .) پاکیزه ، پاک . 4 - تشخیص دادن ، فرق گذاشتن .
-
زردپاره
فرهنگ فارسی معین
( ~. ~رَ یا رِ) (اِمر.) پارچه ای زردرنگ که یهودیان در قدیم برای بازشناختن از مسلمانان به جامة خود می دوختند.