کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باریک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
باریک
فرهنگ فارسی معین
(ص .) 1 - کم عرض ، کم پهنا. 2 - نازک ، دقیق .
-
باریک
فرهنگ فارسی معین
میان (ص .) کمر باریک .
-
واژههای مشابه
-
آب باریک
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) 1 - آب کم . 2 - درآمد اندک . آب باریکه (کِ) (اِمر.) (عا.) نک آب باریک .
-
باریک بینی
فرهنگ فارسی معین
(حامص .) دقت ، کنجکاوی .
-
باریک بین
فرهنگ فارسی معین
(اِفا.) خرده بین ، کنجکاو.
-
جستوجو در متن
-
لاغر
فرهنگ فارسی معین
(غَ) (ص .) باریک ، باریک اندام ، نزار.
-
خمیص
فرهنگ فارسی معین
(خَ) [ ع . ] (ص .) 1 - باریک ، نزار. 2 - باریک میان .
-
شیار
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) خراش یا شکاف باریک روی چیزی .
-
موی رگ
فرهنگ فارسی معین
(رَ) (اِمر.) رگ بسیار باریک .
-
نازک بین
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص فا.) باریک بین ، دقیق .
-
کوره
فرهنگ فارسی معین
راه ( ~ .) (اِمر.) راه باریک و ناهموار.
-
اهداب
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] (اِ.) جِ هُدب . 1 - مژه های چشم . 2 - برگ های نازک و باریک . 3 - ریشة باریک جامه .
-
ترکه
فرهنگ فارسی معین
(تَ کِ) (اِ.) 1 - شاخة باریک و دراز که از درخت بریده باشند. 2 - مجازاً لاغر، باریک اندام .