کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باخت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مارس
فرهنگ فارسی معین
[ تر. ] (اِ.) باخت در بازی تخته نرد، به ترتیبی که دو امتیاز حساب شود.
-
برد
فرهنگ فارسی معین
(بُ) (مص مر.) 1 - عمل بردن (در بازی ) مق باخت . 2 - سود، نفع .
-
بازنده
فرهنگ فارسی معین
(زَ دِ) (ص .) 1 - دارای باخت . 2 - شکست خورده ، ناموفق ، ناکام .
-
رهان
فرهنگ فارسی معین
(رِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - شرط بستن . 2 - هر نوع برد و باخت و گروبندی ، مراهنه .
-
کاو
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) (بازی پوکر) مقدار معینی پول که در هر دورة بازی توسط بازیکنان اعلام می شود. در پوکر برد و باخت طرفین در حدود کاو است .
-
ارم
فرهنگ فارسی معین
(اِ رَ) [ ع . ] (اِ.) نام باغی که شداد پسر عاد به تقلید از صفات بهشت درست کرده و دعوی خدایی نمود، اما هنگام داخل شدن در آن جان باخت .