کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
این لا و اون لا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
این جانب
فرهنگ فارسی معین
(نِ) [ فا - ع . ] 1 - (ق .) این طرف ، این سو. 2 - (اِمر.) شخص متکلم یا نویسنده از خود بدین کلمه تعبیر آورد.
-
جستوجو در متن
-
لا
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] 1 - (حر.) حرف نفی ، نه . 2 - بر سر اسم درآید و معنی نا می دهد: لاادری ، لا - مذهب .
-
لا
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) قیچی .
-
لا
فرهنگ فارسی معین
(ص فا.) پالاینده ، صافی کننده .
-
لا
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) ششمین نُت در موسیقی .
-
حوقله
فرهنگ فارسی معین
(حَ قَ لَ یا حُ قَ لِ) [ ع . حوقلة ] (مص ل .) لا حول و لا قوة الا بالله گفتن .
-
لا
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - تو، میان . 2 - تا، تای پارچه یا لباس . ؛ برای ~ی جِرز خوب بودن کنایه از: بی فایده و ناکارآمد بودن .
-
تو در تو
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (ق مر.) 1 - لا به لا، داخل هم . 2 - پی در پی ، دنبال یکدیگر .
-
یکتایی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) جامة یک لا و بی آستر.
-
اولی
فرهنگ فارسی معین
(لا) [ ع . ] (ص .) نخستین ، اولین .
-
حبلی
فرهنگ فارسی معین
(حُ لا) [ ع . ] (ص .) آبستن .
-
حق الله
فرهنگ فارسی معین
( ~ُ لا) [ ع . ] (اِمر.) اجرای اوامر خدا و طاعت و عبادت او.
-
ملایزغل
فرهنگ فارسی معین
(مُ لْ لا یَ غ ) [ ع . ملایزقل ] (ص .) (عا.) شخص پولدار و کثیف و پلید.
-
کابوس
فرهنگ فارسی معین
[ لا. ] (اِ.) بختک ، حالت سنگینی و اختناقی که در خواب به انسان دست می دهد.