کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
این خاک آن خاک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
این جانب
فرهنگ فارسی معین
(نِ) [ فا - ع . ] 1 - (ق .) این طرف ، این سو. 2 - (اِمر.) شخص متکلم یا نویسنده از خود بدین کلمه تعبیر آورد.
-
این طور
فرهنگ فارسی معین
(طُ) [ فا - ع . ] (ق مر.) چنین ، اینچنین . ؛که ~ در موردی گویند که خبر یا مطالبی برخلاف رضا و میل شنیده باشند.
-
جستوجو در متن
-
رغام
فرهنگ فارسی معین
(رَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - خاک . 2 - خاک نرم . 3 - ریگ آمیخته به خاک .
-
تعفیر
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) به خاک مالیدن ، خاک آلود کردن .
-
خاکریز
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - سنگر. 2 - محلی که خاک در آن ریزند.
-
خاک و خل
فرهنگ فارسی معین
(کُ خُ) (اِمر.) گرد و خاک انباشته بر کف زمین های خاکی .
-
خاک دان
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) 1 - محل ریختن خاک و خاکروبه ، مزبله . 2 - کنایه از: دنیا، جهان عالم .
-
لودر
فرهنگ فارسی معین
(لُ دِ) [ انگ . ] (اِ.) ماشینی دارای بیل بزرگ و گود برای برداشتن موادی مثل برف یا خاک و ریختن آن ها در جای دیگر، خاک بردار (فره ).
-
لاو
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) خاک سفیدی که آن را گلابه سازند و خانه را بدان سفید کنند.
-
اغبرار
فرهنگ فارسی معین
(اِ بِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - خاک آلود شدن ، گردآلود شدن . 2 - تیره رنگ شدن ، خاک رنگ گشتن .
-
ارغام
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] (مص م .) 1 - به خاک مالیدن ، بینی کسی را به خاک مالیدن . 2 - خوار کردن . 3 - خشم گرفتن .
-
ثری
فرهنگ فارسی معین
(ثَ را) [ ع . ] (اِ.)1 - تری ، رطوبت . 2 - خاک نمناک . 3 - زمین ، خاک . ؛ از ~ تا به ثریا از زمین تا بالای آسمان .
-
خاک کردن
فرهنگ فارسی معین
(کَ دَ) (مص م .) 1 - به خاک سپردن ، دفن کردن . 2 - در کُشتی ، نشاندن حریف روی پا و در پشتش قرار گرفتن .
-
ناوه
فرهنگ فارسی معین
(وِ) (اِ.) ظرف چوبی که در آن گل یا خاک می ریختند و آن را روی شانه گرفته پای ساختمان می بردند.