کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اکلیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اکلیل
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] (اِ.) 1 - تاج ، افسر. 2 - گردی است براق به رنگ های طلایی ، نقره ای ، سبز و غیره .
-
جستوجو در متن
-
آب طلا
فرهنگ فارسی معین
(طَ) [ فا - ع . ] (اِمر.) 1 - آب زر. 2 - آب اکلیل .
-
قیروطی
فرهنگ فارسی معین
[ معر - یو. ] (اِ.) = قیروتی : 1 - موم ، شمع . 2 - مرهمی که آن را از روغن گل سرخ و اکلیل الملک و زعفران و کافور و موم سازند.
-
بسک
فرهنگ فارسی معین
(بَ سَ) ( اِ.) اکلیل الملک ، گیاهی است با برگ های کوچک مانند شبدر و خوشه های گل زرد، گل هایش معطر است . دم کردة آن (هر 20 گرم در یک لیتر آب ) برای اسهال خونی و ورم روده نافع است .