کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اکله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آکله
فرهنگ فارسی معین
(کِ لِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - مؤنث آکل ، خورنده . 2 - خوره ، جذام . 3 - کنایه از: زن زشت و بدترکیب .
-
واژههای همآوا
-
آکله
فرهنگ فارسی معین
(کِ لِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - مؤنث آکل ، خورنده . 2 - خوره ، جذام . 3 - کنایه از: زن زشت و بدترکیب .
-
جستوجو در متن
-
جذام
فرهنگ فارسی معین
(جُ) [ ع . ] (اِ.) خوره ، آکله ؛ نوعی بیماری عفونی و مزمن که ایجاد زخم و جراحت کرده و در بعضی اعضای بدن با ایجاد بی حسی ، موجب فساد آن عضو می شود.