کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اژدر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اژدر
فرهنگ فارسی معین
(اَ دَ) (اِ.) 1 - ابزاری جنگی که با آن کشتی را غرق کنند. 2 - اژدها.
-
جستوجو در متن
-
اژدرافکن
فرهنگ فارسی معین
( ~. اَ کَ) (ص فا. اِمر.) کشتی بخاری کوچک و دراز و بسیار سریع که اژدر به سوی کشتی های دشمن می افکند.
-
اژدها
فرهنگ فارسی معین
(اَ دَ) [ اَوِس . ] (اِمر.)=اژدرها. اژدر: ماری است افسانه ای با جثه ای بزرگ که بال ها و چنگ های قوی دارد و از دهانش آتش بیرون می جهد.
-
بوآ
فرهنگ فارسی معین
(بُ) [ انگ . ] ( اِ.) نوی مار عظیم الجثه از تیرة اژدر ماران . این جانور زنده زا است .