کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اُسار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اسار
فرهنگ فارسی معین
(اَ یا اِ) [ ع . ] 1 - (مص م .) اسیر کردن . 2 - چیزی را به بند کشیدن . 3 - (اِمص .) اسیری ، بردگی . 4 - (اِ.) بند، دوال .
-
واژههای همآوا
-
آثار
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] ( اِ.) جِ اثر؛ نشانه ها.
-
اسار
فرهنگ فارسی معین
(اَ یا اِ) [ ع . ] 1 - (مص م .) اسیر کردن . 2 - چیزی را به بند کشیدن . 3 - (اِمص .) اسیری ، بردگی . 4 - (اِ.) بند، دوال .
-
عثار
فرهنگ فارسی معین
(عِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) لغزیدن و افتادن . 2 - (اِمص .) لغزش .
-
عصار
فرهنگ فارسی معین
(عَ صّ) [ ع . ] (ص .) کسی که از دانه های روغنی روغن می گیرد.