کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اَلَنگُو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
النگو
فرهنگ فارسی معین
(اَ لَ) (اِ.) دستبند، دست برنجن .
-
واژههای همآوا
-
النگو
فرهنگ فارسی معین
(اَ لَ) (اِ.) دستبند، دست برنجن .
-
جستوجو در متن
-
ابرنجن
فرهنگ فارسی معین
(اَ رَ جَ) (اِ.) النگو، دستبند.
-
دست برنجن
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ رَ جَ) (اِمر.) دستبند، النگو.
-
دست بند
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ) (اِمر.) 1 - النگو. 2 - آلتی فلزی که بر دست مجرمان و متهمان زنند. 3 - نوعی رقص .
-
نازک کار
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص شغل .) 1 - بنایی که به دیوار گچ مالد و سفیدکاری و گچ بری کند. مق سفت کار، کلفت کار. 2 - صنعتگری که اشیاء ظریف سازد از قبیل تخته نرد، النگو، کیف زنانه .