کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اَبر زیرجبهه ای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ابر
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) (اِ.) 1 - تودة عظیم بخار آب ، میغ ، سحاب . 2 - اسفنج دریایی یا مصنوعی که با آن مثل یک کیسه یا لیف بدن را شستشو دهند؛ ابر حمام .
-
ابر
فرهنگ فارسی معین
(اَ بَ) [ په . ] (اِ.) بالا، مق پایین .
-
ابر
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) آغوش ، بر.
-
ابر
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (حر اض .) 1 - بر، به ، با. 2 - بالای ، روی . 3 - در. 4 - بر سر.
-
ابر و باد
فرهنگ فارسی معین
(اَ رُ) (اِمر.) 1 - نوعی کاغذ که به شکل خاصی رنگ آمیزی می شود و برای زمینة خوشنویسی در خط مورد استفاده قرار می گیرد. 2 - نوعی موزاییک خاص دورة قاجار که به رنگ سفید و آبی ساخته می شد.