کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اهسته و ملا یم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آهسته
فرهنگ فارسی معین
(هِ تِ) (ص . ق .) 1 - کند. 2 - آرام ، ساکت . 3 - مهربان . 4 - باوقار. 5 - بردبار.
-
آهسته کار
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص .) نرم خو، ملایم .
-
جستوجو در متن
-
ملوان
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع . ] (اِ.) تثنیة ملا (ملأ)؛ شب و روز.
-
ملا
فرهنگ فارسی معین
(مُ لْ لا) (اِ.) 1 - آخوند، باسواد. 2 - روحانی . 3 - مکتب دار، معلم . ؛ ~خور (کن .) چیزی که مورد سوءاستفادة کسی یا جمعی شود. ؛ ~ نصرالدین شخصیتی داستانی دارای رف تاری خنده دار و اغلب طنزآمیز.
-
جام
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) 1 - پیاله ، ساغر. 2 - هر یک از صفحات بزرگ و برش نخوردة آیینه یا شیشه . 3 - جایزه ای که در مسابقات ورزشی به برندگان داده می شود. ؛~ جهانی مجموعه مسابقاتی که معمولاً در یک رشتة ورزشی میان تیم های برگزیده از قاره های مختلف برگزار می شود...