کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انگبین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انگبین
فرهنگ فارسی معین
(اَ گُ یا گَ) (معر.) (اِ.) 1 - عسل . 2 - هر چیز شیرین . 3 - آهنگی است از موسیقی قدیم .
-
جستوجو در متن
-
محلب
فرهنگ فارسی معین
(مَ لَ) [ ع . ] (اِ.) انگبین .
-
خلنجبین
فرهنگ فارسی معین
(خِ لَ جَ) [ ع - فا. ] (اِمر.) شربتی که از سرکه و انگبین یا شکر و قند سازند؛ سکنجبین .
-
دبس
فرهنگ فارسی معین
(دَ بْ یا بِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - شیرة خرما، دوشاب خرما. 2 - شیرة انگبین .
-
سکنگبین
فرهنگ فارسی معین
(س کَ گَ یا گُ) (اِمر.) = سکنجبین : شربتی که از سرکه و انگبین و شکر درست کنند.
-
نوش
فرهنگ فارسی معین
(اِ.)1 - هرچیز نوشیدنی .2 - شهد، انگبین . 3 - نوش دارو، پادزهر. 4 - خو شگوار.