کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انقلاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انقلاب
فرهنگ فارسی معین
(اِ قِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - دگرگون شدن . 2 - زیر و رو شدن . 3 - قیام گروهی برای واژگون کردن یک حکومت . 4 - استفراغ ، قی . 5 - نا - آرامی ، بی قراری ، هیجان . 6 - شورش ، عصیان . 7 - تبدیل صورتی به صورت دیگر (فلسفه ).
-
جستوجو در متن
-
انقلابی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (ص نسب .) 1 - منسوب به انقلاب ، شورشی . 2 - طرفدار انقلاب . 3 - انقلاب کننده .
-
انفجار جمعیت
فرهنگ فارسی معین
( ~ جَ یَُ) [ ع . ] (اِمر.) اصطلاحاً به رشد سریع جمعیت دنیا پس از انقلاب صنعتی به خصوص بعد از جنگ جهانی دوم گفته می شود.
-
شیروخورشید
فرهنگ فارسی معین
(رُ خُ) (اِمر.) نقش شیری ایستاده و شمشیر در دست که خورشیدی از پشتش می دمد و تا پیش از انقلاب اسلامی نشان رسمی دولت ایران بود.
-
مداولت
فرهنگ فارسی معین
(مُ وَ یا وِ لَ) [ ع . مداولة ] (مص ل .) 1 - مداومت . 2 - دور زدن . 3 - انقلاب زمانه .
-
آشوب
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) 1 - فتنه ، فساد. 2 - مایة فتنه ، موجب فساد. 3 - شور و غوغا. 4 - هرج و مرج . 5 - انقلاب ، شورش . 6 - ازدحام .
-
ژاکوبنیسم
فرهنگ فارسی معین
(بْ) [ فر . ] (اِ.) برگرفته از نام جنبشی افراطی در دوران انقلاب فرانسه به رهبری روپسپیر و اعضای «کلوپ ژاکوبن » که هدف های انقلابی را به هر قیمتی و به دور از هر گونه سازش گری دنبال می کردند. بعدها رفته رفته این کلمه اصطلاحی شد برای جنبش های انقلابی و...
-
بلشویسم
فرهنگ فارسی معین
(بُ ش ِ) [ روس . ] ( اِ.) اصول عقیدتی که به وسیلة لنین و براساس اصول مارکسیسم تدوین و تنظیم شد و مورد پذیرش حزب کمونیست اتحاد شوروی سابق قرار گرفت . ویژگی های این تفکر عبارت است از: اعتقاد به مارکسیسم و ترکیب آن با سنت مردم باوری ( پوپولیسم ) روسی ...
-
بابوفیسم
فرهنگ فارسی معین
(بُ) [ فر. ] ( اِ.) نام جنبشی انقلابی در فرانسة قرن 18 به رهبری فرانسوا نوئل بابوف که هدف آن ایجاد جمهوری برابری بود - رفتار یکسان با همة افراد در همة امور اجتماعی - بابوفی ها نمایندة ماتریالیسم قرن 18 فرانسه و اندیشه های انقلابی آن و نیز سردمدار...
-
چپ
فرهنگ فارسی معین
(چَ) 1 - (ص . ق .) کج ، ناراست . 2 - (ص .) واژگون . 3 - لوچ ، دو بین . 4 - کسی که با دست چپ کار می کند. 5 - (اِ.) طرف چپ . 6 - اصطلاحی سیاسی و آن عنوانی است برای تمام کسانی که در مرام های سیاسی خود خواستار دگرگونی ها و تحولات انقلابی و تند می باشند....
-
راست
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] 1 - (ص .) بی انحراف ، مستقیم . 2 - سالم ، بی عیب . 3 - صواب ، درست . 4 - (ق .) درست ، دقیقاً. 5 - (اِ.)مقابل چپ . 6 - (اِ.) اصطلاحی است سیاسی که به افراد محافظه کار مخالف با هرگونه دگرگونی و تحولات انقلابی اطلاق می شود این اصطلاح ب رگرفته ...
-
شیر
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) 1 - پستانداری است وحشی و گوشت خوار از راستة گربه سانان که بسیار نیرومند و چابک است . نر آن یال دارد. 2 - (عا.) موفق ، پیروز. ؛ ~ بچه کنایه از آن که با وجود جوانی بسیار شجاع و دلیر است . ؛~ کردن کسی برانگیختن آن کس ، تشجیع و تحریک ...
-
منشویسم
فرهنگ فارسی معین
(مِ نْ شُ) [ روس . ] (اِ.) نام مرام سیاسی سوسیالیست های میانه رو روسیه به رهبری پلخانوف که از «حزب سوسیال دموکرات » روسیه منشعب شدند (1903). این حزب با بلشویک ها (لنین و هوادارانش ) که طرفدار انقلاب فوری و برقراری دیکتاتوری پولتاریا بودند اختلاف داشت...